خدا در «کمین» است...

وب نوشته های حجت الاسلام و المسلمین ابراهیم گلستانی

خدا در «کمین» است...

وب نوشته های حجت الاسلام و المسلمین ابراهیم گلستانی

من خدایی دارم، که در این نزدیکی ست
نه در آن بالاها!
مهربان، خوب، قشنگ.
چهره اش نورانی ست.
گاه‌ گاهی سخنی می‌ گوید،
با دل کوچک من،
ساده تر از سخن ساده من.
او مرا می فهمد‌.
او مرا می خواند.
او مرا می خواهد.
او همه درد مرا می داند.
یاد او ذکر من است، در غم و در شادی.
چون به غم می نگرم،
آن زمان رقص کنان می خندم،
که خدا یار من است،
که خدا در همه جا یاد من است.
او خدایی ست که همواره مرا می‌خواهد.
او مرا می خواند.
او همه درد مرا می داند...

محیط های گوناگون تربیتی هر کدام نیازمند روش و برخوردی مناسب هستند.

در محیط بسته می توانستى فکرها و ارزش ها و یا خصلت هاى مطلوب را در ضمن داستان ها و اشاره ها و یا همراه تحمیل ها و تدبیرها و تشویق ها، به طور مستقیم و غیر مستقیم به بچه ها بگویى‏.

اما در محیط های باز و متضاد فکرهاى گوناگون در کمین بچه هاست. آنچه از مکتب به آنها تحمیل کنى و یا حتى تفهیم کنى، بار او را سنگین تر می کند.

او ارزش ها را در آن سطحى که تو احساس می کنى نمی تواند احساس کند و در آن سطحى که احساس می کند، نمی تواند جلوگیر شبهه ها و بحران هاى پس از بلوغش باشد. و در آن هنگام هم دنبال یادگیرى نمی رود.

این تفهیم ها و تحمیل هاى زودرس ریشه ى کنجکاوى و طلب را در کودک خشک مى کند و دروازه هاى ذهن او را درست در هنگام لازم بر روى تو مى بندد.

در محیط هاى بسته و متحرک کار ساده تر و آسان تر است و فقط باید حساب عصیان هاى انسانى و شورش هاى اصیل کودک را داشت و با روش مستقیم و یا غیر مستقیم با تفهیم و یا تحمیل و یا تدبیر و یا تشویق و تهدید، خصلت ها و یا ارزش ها را به او عرضه کرد.

ولى در محیط هاى باز باید دنبال روش و وسایل بهترى بود، که این روش ها و این وسیله ها و این طرح خصلت هاى خوب و یا ارزش هاى والا، در تجربه شکست خورده‏ است.

اگر ما بتوانیم به جاى این خصلت ها و ارزش ها، شخصیت و حریت و تفکر را در کودک پایه بگذاریم، کار بزرگى کرده ایم.

شخصیتى که کودک را در برابر هجوم ها، مسلط کند و به دیگران اجازه ندهد که به جاى او تصمیم بگیرند و با دستور و یا نصیحت و دلسوزى بر او تحمیل کنند.

حریتى که مهاجم را حتى اگر در عادت هاى کودک رخنه کرده و در ناخودآگاه او نفوذ کرده باشد، بیرون بریزد و این بار تحمیلى را بیندازد و این برگ هاى زرد را بگذارد تا در او دوباره جوانه ها و شکوفه ها سبز شوند.

تفکرى که بتواند لباس تازه اى براى او دست و پا کند و اندام عریان او را بپوشاند.

این شخصیت و حریت و تفکر، مى تواند کودک را در محیط هاى باز، مسلح کند و مهاجم هاى کهنه کار را در بن بست بگذارد.

با شخصیت یافتن کودک، این توقع که دیگران چه کرده اند، با این محاکمه که من چه کرده ام جا عوض مى کند و کودک به دست خود نگاه مى کند و منتظر کارهاى بزرگى است که می تواند از او صادر شود.

با حریت و آزادى کودک، نمى شود و نمى توانم ها، با چگونه می شود و چطور مى توانم جا عوض مى کنند و همین سؤال زمینه اى براى فکر و مقدمه اى براى تجربه آموزى و عبرت گیرى کودک فراهم مى سازد.

ما اگر در ادبیات داستانى و نمایشى بتوانیم به جاى شعارهاى سرد و یا تلقین هاى پنهان این احساس برخورد با مشکل و حل مشکل را به کودک و نوجوان بیاموزیم و توقع او را از دیگران به خودش بازگردانیم که دیگران هم بیش از او دستمایه اى نداشته اند، کار نو و ارزنده اى را آغاز کرده ایم.

گلستانی

محیط های تربیتی را می توان به شکل «بسته»، «متضاد» و «متحرک» تقسیم کرد. و از آن جا که این محیط ها یکسان نیستند، ناچار براى کودکى که در هر یک از این محیط هاى متفاوت قرار دارد، باید به یک نوع برخورد و یک روش تربیتى مناسب روى آورد.


1- محیط تربیتی بسته

گاهى محیط، محیط بسته است و یک فکر بیشتر در آن جریان ندارد. کودک از مادرش از پدرش از برادرش و از تمامى دوستان، چیزى را می شنود که در مکتب می شنود و از استادانش می شنود.

در این چنین محیطى کار تربیت ساده است. کافى است که با لطافت و تدبیر به دل کودک راه باز کنى و ارزش ها و یا خصلت هاى مطلوب را به او تزریق نمایى. و چون کسى نیست که با کودک درگیر شود و با شناخته ها و ساخته هاى او مخالفت نماید، طبیعتاً مبتلا به شکى هم نخواهد شد و به راحتى به آن مقاصدى که برایش در نظر گرفته اند خواهد رسید.

و چون کسى نیست که در او شک را برانگیزد و با او رو به رو شود کودک کمتر عصیان می کند و شورش می آورد، و کمتر تضادى شکل می گیرد و حرکتى آغاز می شود.

گفتم کمتر و گرنه خالى از عصیان و شورش و تضاد و حرکت هم نیست. چون آدمى این قدر رام نیست.


2- محیط تربیتی متضاد

محیط باز، محیط سرشار از تضاد و درگیرى است محیطى است که فکرهاى گوناگون با کودک رو به رو می شوند.

در چنین محیطى هر چه بیشتر تو را بسازند، زودتر خوب می شوى. و هر چه فکر بارت کنند، باعث می شود که در جریان زندگی ات آن را بیشتر زیر و رو کنى و دچار شک و عصیان و بدبینى و نفرت بشوى. به کفر برسى و شاید دوباره باز گردى و ایمان بیاورى و لنگر بیندازى.

در چنین محیطى، نمی شود براى کودک ارزش ها و یا خصلت ها را دیکته کرد و حرف ها را مطرح نمود.

آنچه امروز در ذهن بچه می نشیند، فردا پاهاى سنگین رهگذران‏ نمی گذارند در وجود او جوانه بزند، خشکش می کنند، از ریشه درش می آورند و حتى تخم نفرت را به جاى این بذر کهنه می کارند.

در چنین محیطى کودکان از لحاظ روانى بی آرام و از لحاظ آموزش و یادگیرى، بدبین و دیرباور و از لحاظ عاطفى سرسخت و خشن هستند.

حتى لطافت‏ ها و نرمش‏ ها را بر نقشه و برنامه حمل می کنند و محبت‏ هاى خانواده هم دلشان را می زند و فریادشان را بلند می کند.

در این محیط برخوردهاى شخصیت ساز و سؤال هاى دقیق و توجه هاى غیر مستقیم و بی اعتنایی هاى حساب شده اثر بیشتر دارد.


3- محیط تربیتی متحرک

هنگامى که جامعه تضادهایش را حل کرد و به حرکت پیوند داد، آن وقت امن اجتماعى و تسلط روانى، کار تربیت را ساده تر خواهد کرد. فکر مسلط و مذهب مسلط که در عمل تجربه شده و از درگیری ها سرفراز بیرون آمده، پذیرفته می شود و در این روحیه هاى آماده و تشنه که از درگیری ها فرسوده و خسته شده اند، قرار می گیرد.

مگر آن که در عمل دوباره نارسایی ها احساس شود و شکست مکتب سابق نمودار گردد. و یا این که تبلیغات و وسوسه ها با دروغ هاى راست و راست هاى دروغ و ترکیب هاى حق و باطل، این شکست و نارسایى را تبلیغ کنند و در روحیه ى کودک و نوجوان بذربی اعتنایى و بی تفاوتى و سخن از مطرب و می گو و راز دهر کمتر جو را سبز کنند و او را به همراهى غریزه هاى مشتاق‏ و لذت هاى غافل و غفلت هاى لذیذ به بستر نرم و خوشی هاى کاذب بیاورند. و همراه این لذت هاى مخدر آنچه را که می خواهند به او تزریق کنند و آنچه را که نمی خواهند در او بسوزانند

گلستانی

خدایا دوست دارم

دوست داشتن به حرف که نیست
"ای پیامبر ما! به آنهایی که می گویند ما خدا را دوست داریم بگو به من ثابت کنند که دوستم دارند. اگر واقعا راست می گویند به حرف های تو گوش دهند، ببینند چه چیزی از آنها خواسته ای و به آن عمل کنند.
اگر آنچه را که پیامبر از شما خواسته انجام دهید، من خداوند هم شما را دوست خواهم داشت و گناهان شما را خواهم آمرزید"

«آیه 31 سوره آل عمران»

گلستانی